مطالب جديد و جذاب

منتظر

دیشب کسی برای تو سجاده وا نکرد بغضی ترک ندید و گلویی صدا نکرد انگار ما بدون حضور تو راحتیم..!!!! وقتی کسی برای ظهورت دعا نکرد ...   مارا همین صدا نزدن بی خیال کرد   مارا همین صدا نزدن با خدا نکرد   وقتی که دامن تو رها شد ز دست ما   دست گناه دامن ما را رها نکرد   در روزگار ما تو بیابان نشین شدی   خاکم به سر از اینکه دل ما حیا نکرد   تو رفتی و به کلبه ی ما بی محل شدی   دیگر کسی پس از تو نگاهی به ما نکرد   دیدند درد دین خدا را نداشتیم   مارا کسی برای ...
29 مرداد 1394

لذت زندگی

دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند. یکی از دیگری پرسید   چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟ میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری... میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!! در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت.. میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟ هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام ؟! میمون دوم گفت: خوب ف...
17 مرداد 1394
1